زیادی حساس شدم
نمیتونم ذهنیات و تفکرات و شاید توهمات ذهنیمو کنترل کنم
بدون اینکه بخوام پر و بال میگیره و میشه یه اژدها و خوره میشه و میفته به جونم و تا مرز دیوونگی و جنون میرسونتم!
میگم میفهممش و شرایطشو درک میکنم
ولی در واقع چرت میگم!
میخوام که درک کنم ولی اون هیولای ذهنی نمیذاره و باعث میشه به هم بریزم و توقعم بره بالا
خسته م از خودم و این ذهن همیشه در حال تجزیه و تحلیل و ربط دادن موضوعات شاید بی ربط به هم!
* کاش باهام صادق باشه
پووووووووووووف