سهم این روزهای من از زندگی
چشم به راهی و انتظار و غصه خوردن و نگرانیست!
هیچکس نمیفهمد، حال این روزهای مرا!
سهم این روزهای من از زندگی
چشم به راهی و انتظار و غصه خوردن و نگرانیست!
هیچکس نمیفهمد، حال این روزهای مرا!
من سر حرفم هستم
سر قول و قرارمون
من پای حرفی که زدم وایسادم
پای معامله مون!
فقط . . .
دلم گرفته!
همین!
هوای قدیما رو کردم! :(
این بغض لعنتی باز ناغافل، چنگ انداخت به گلوم!
من
نبودم!
:((
گفته بودم که باید اجازه بدی مردها خودشون پیله تنهاییشون رو باز کنن و بیان بیرون
باید اجازه بدی خودشون ازت کمک بخوان
از من کمک خواست، یه پروانه که هنوز نصف بیشتر پیله دورشه و پریدن هم بلد نیست!
اینکه به حرف گوش نمیده عصبیم میکنه
اینکه به هر چیزی اهمیت میده غیر از خودش عصبیم میکنه
انرژی ندارم
هیچــــی
ولی مجبورم داشته باشم!
خودمو که نمیتونم گول بزنم
میتونم؟!
این واقعیتی که داره جلو چشمام رژه میره رو نمیتونم ندید بگیرم
زیادی واقع بین بودن، این بدیا رو هم داره دیگه!
من، آدم جنگیدن برای حفظ یه رابطه مرده نیستم
من، آدم جنگیدن برای نگه داشتن آدما نیستم
کاش میدونستم چرا؟!!
میگن: زنها، میبخشن ولی فراموش نمیکنن
دارم سعی میکنم ببخشم
دارم سعی میکنم فراموش کنم
ولی . . .
نمیتونم!
آدما نباس دوست پیدا کنن
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
وقتی نمیتونی درد دل کنی
یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی و همه دوستی، خلاصه میشه توو عکسهات و خاطراتت
هی بغض توو گلوت گیر میکنه
خفه ت میکنه
آدما باس همیشه تنها بمونن . . .
+ پسرخاله